عالَمی دگر... | ||
خنده تلخ
قلبی چو مرغ تنها، کنج قفس نشسته دیگر کسی نخندد، بر این کویر خسته گویی شما ندانید، درد غم جدائی گویی شما ندارید، قلب ز غم شکسته؟ یک هفته خوش نشستم، با جام روی ساقی شد روزگار ماتم، آن هفته خجسته ای عاشقان بیایید، با هم دگر بگرییم بر ماهی فتاده، در تنگ تار بسته گاهی اگر ببینی، بر لب کمان خنده هرگز به خود مپندار، این دل ز غم گسسته گر بر تو غم نشیند، از خنده صبوری دیگر خبر نیاید، از خندههای پسته [ سه شنبه 92/2/24 ] [ 3:59 عصر ] [ حبیب ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |