عالَمی دگر... | ||
نیمه شعبانی که گذشت سرودم:) روز میلاد امام منتظَر عده ای در انتظارند پشت در منتظر تا آید آن شاه ولی تا نماید نور ایزد منجلی انتظاری بس عجیب و بس غریب پر ز حیله پر ز مکر و پر فریب هم کند آرایش و هم بی حجاب پس کند مولای خود را او خطاب هم خورد مال نزول و هم ربا پس کند او صاحب خود را صدا صد ستم سازد به فرزند و عیال پس کند از حق، فرج را او سوال از نماز و روزه دارد فاصله هی بگوید «این ابن الفاطمه» پول خود انبار و جنسش احتکار هی بگوید «ربّ من، منجی بیار» در کنار منقل است و بنگ و دود پس بگوید «اَینَ منجی ای ودود» با دروغ و غیبت آکنده زبان پس بگردد در پی صاحب زمان چشم او پر گشته از روی حرام دیدن حضرت بخواهد او مدام قلبِ مولا خون شد ازاین انتظار توبهای کن، توبهای با اقتدار تا که شاید آید آن شاه جهان آب رحمت را کند هر جا روان
[ یکشنبه 93/4/1 ] [ 3:29 عصر ] [ حبیب ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |