عالَمی دگر... | ||
دیروز ماشینو بردم تعمیر.....تو اون انتظار چند بیتی سرودیم تقدیم به........
به هزار گونه گفتم، سخن از غم نهانی چه کند دل غریبم، اگر این سخن ندانی؟ بخدا که در غم تو، شدهام هلال ماهی نظری به حال من کن، که تو ماه صد جهانی من و درد و رنج و ماتم، من و خانهای پر از غم تو و شور و عشق و مستی، که به خنده جان ستانی شده دشت زندگانی همه سرد و زرد و بی روح مگر آن دل قشنگت، به بر دلم دوانی من و کشتی شکسته، تو و ناخدای کشتی من و ظلمت بیابان، تو و ماه آسمانی نروم دگر به سویی که تو منع من نمایی ولی فرض این به آن است، که به سمت خود کشانی
[ سه شنبه 91/4/20 ] [ 12:1 عصر ] [ حبیب ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |