نکته 3

سؤال: چرا معمولا­ً کسانی که خداوند را قبول ندارند و کافرند در رفاه هستند، ولی صالحان و بندگان مخلص گاهی گرفتار مشکلاتند؟

 آیه 44 سوره انعام « فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» هنگامی که پندهایی را که به آنها داده شده بود، فراموش کردند درهای هر خیری را به روی آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگاه هر آنچه داده بودیم از آنها باز گرفتیم، لذا فوق العاده ناراحت و غمگین شدند.

درحقیقت اینگونه اشخاص، همانند کسانی هستند که از درختی بالا می­روند، هر قدر بالاتر می­روند خوشحال­تر می‎شوند تا آن هنگام که به بالاترین شاخه درخت می رسند، ناگهان طوفانی می­وزد و از آن بالا چنان سقوط می­کنند که تمام استخوانهایشان در هم می‎شکند. (1)

و مثال دیگر آنکه اگر یک قطره آب یا باران روی شیشه عینک بریزد، فوراً آن را پاک می­کنید. اما اگر یک قطره چای روی لباس سفید شما بچکد، صبر می­کنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید و اگر قطره­ای روی فرش زیر پای شما بچکد، آن را رها می­کنید تا بعداً در پایان سال به قالی شوئی ببرید. البته پاک کردن شیشه عینک (گوشمالی مؤمنین) با دستمال کاغذی است. اما شستن قالی در پایان سال (عذاب غیر مؤمنین) با دسته بیل است. (2)

  ×  نکته 4

سؤال: اگر خداوند رزاق است پس چرا به همه رزق یکسان نمی­دهد؟

رازق بودن یکی از صفات خداوند است، یکی دیگر از صفات او حکیم بودن است. یکسان بودن رزق، امری حکیمانه نیست، بلکه باید تابع تلاش و کوشش انسان­ها باشد، چنانکه نباید توقع داشته باشیم معلم به همه ی شاگردان نمره یکسان بدهد، زیرا علاوه بر معلم بودن و اختیار نمره دادن، حکیم نیز هست و باید میان شاگردان کوشا و بازی گوش فرق بگذارد. (3)