عالَمی دگر... | ||
عقاید: بخش چهارم(تعارض عقل و نقل) با توجه به مطالب ذکر شده باید به این نکته اساسی دقت داشته باشیم که در منظر اسلام، هرگز بین علم و دین و یا عقل و دین هیچگونه تعارضی وجود ندارد و به کار بردن این اصطلاح و درصدد حل آن برآمدن دور از حقیقت و واقع میباشد. آنچه دقیقتر و صحیح تر میباشد این است که بین نقل و عقل تعارض وجود دارد.
یعنی گاه میشود که بین یک آیه و روایت با یک حکم عقلی تعارضی دیده میشود. اما این نکته قابل اهمیت میباشد که این تعارض، یک تعارض بدوی میباشد، یعنی با بررسی درست مقدمات عقلی و یا درایه آن نقل میتوان این تعارض را برطرف کرد. این نکته؛ یک نکته بسیار دقیق میباشد که علامه جوادی آم لی در کتاب « منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» به بررسی آن پرداخته اند، و رجوع به این کتاب ثمرات زیادی برای اهل خود دارد. [ چهارشنبه 91/4/14 ] [ 12:43 عصر ] [ حبیب ]
عقاید: بخش سوم(وحی) ما یکی از ابزار شناخت را وحی دانستیم، اما باید دقت داشت که منظور از وحی فقط آیات قرآن نمی باشد، بلکه بنا بر نص «ما ینطق عن الهوی*ان هو الا وحی یوحی» اقوال معصومین نیز مصداق وحی قرار میگیرد، زیرا آنها هرچه میفرمودند عین وحی بوده و خللی در آن وارد نمیشود. البته اطلاع از قطعی الصدور بودن آن و درایه حدیث امور مهمی هستند که نباید از آنها غافل باشیم. بنابراین در کنار آیات قرآن، عقل و حس باید روایات ائمه معصومین علیهم السلام را نیز به عنوان حجتهای الهی بپذیریم و برنامههای آن بزرگواران را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم.امام صادق(ع) هم نبی اکرم را حجت الهی میداند و هم عقل را، یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی پروردگار. الامام الصادق «ع»: حجّة اللَّه على العباد، النّبیّ. و الحجّة فیما بین العباد و بین اللَّه، العقل(اصول کافى» 1/ 25)
[ سه شنبه 91/4/13 ] [ 12:13 عصر ] [ حبیب ]
عقاید: بخش دوم(متعلق شناخت) وقتی راههای شناخت مشخص شد، باید به این نکته توجه داشت که چه چیزهایی ارزش این را دارند که متعلق شناخت قرار بگیرند، و چه چیزهایی ارزش دانستن راندارند. در روایات ما علم را به صورتهای مختلف تقسیم کردهاند؛ یکی از این تقسیمات، تقسیم علم به عقاید، اخلاق و احکام میباشد، که دانای آن را علامه مینامند. أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِیلَ عَلَّامَةٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَیَّامِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ الْأَشْعَارِ الْعَرَبِیَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِیُّ ص ذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل امام هفتم علیه السلام فرمود: چون رسول خدا (ص) وارد مسجد شد دید جماعتى گرد مردى را گرفتهاند فرمود: چه خبر است گفتند علامهایست. فرمود: علامه یعنى چه؟ گفتند: داناترین مردم است بدودمان عرب و حوادث ایشان و بروزگار جاهلیت و أشعار عربى. پیغمبر فرمود: اینها علمى است که تا دانش را زیانى ندهد و عالمش را سودى نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چیز است: آیه محکم، فریضه عادله، سنت پا برجا، و غیر از اینها فضل است.(الکافی، ج1، ص: 33) منظور از«آیه محکمه» شناخت اصول دین و اعتقادات به صورت تحقیقی میباشد؛ و منظور از «فریضه عادله» شناخت اخلاقیات میباشد. و درباره «سنت قایمه» بحث احکام و مسائل فقهی مطرح میگردد که وظیفه غیر مجتهدین در این امر تقلید از مراجع تقلید میباشد که متخصصین در امر دین میباشند. ما دو کلمه «چشم» و «چرا» داریم که اولی را باید در حوزه احکام و دومی را در حوزه عقاید به کار ببریم، که متاسفانه اکثر مردم جایگاه این دو کلمه را عوض کرده و مرتب در پی شناخت فلسفه احکام میباشند و تعبد ندارند و حال آنکه در عقاید که جای چرا و تحقیق میباشد به یک تعبد نا بجا اکتفا نمودهاند!!! [ یکشنبه 91/4/11 ] [ 12:32 عصر ] [ حبیب ]
عقاید: بخش اول(ابزار شناخت)
در مباحث اپیستومولوژی (معرفت شناسی)، بحث ابزار شناخت از مباحث بسیار مهم میباشد. یعنی پس از اینکه امکان شناخت برای ما ثابت شد، به این بحث توجه باید کرد که این شناخت باید از چه طریقی باشد که اطمینان آور گردد؛ از راه حس، عقل یا وحی؟ عدهای حس را تنها را شناخت میدانند و میگویند غیر از حس و تجربه هیچ علم دیگری به ما اطمینان خاطر نمیدهد. لذا حس گرایی یا اصالت حس (sensualisme) عبارت است از قول به اینکه تمام دانش و معرفت ما ناشی از حس است ومعقول چیزی جز محسوس نیست ، ادراک حقیقی منحصر در ادراک حسی وتجربی است. حسگرایی با (فرانسیس بیکن) آغاز و با "لاک" ، "برکلی"، "کنت" و "استوارت میل" ادامه یافت و در نهایت در حوزههای علمی غرب برترین دیدگاه محسوب شد . حس گرایان به دوگروه تقسیم میشوند: حس گرایی معتدل: این مکتب همان آمپیریسم است. آغاز این گرایش در قرن14 و 15 میلادی است وزادگاه آن انگلستان و مادر آن ویلیام اکامی(1300-1347م) است .طرفداران این تفکرمعتقدند. تمام واقعیتهای متافیزیکی که صاحبان فلسفههای مشاء و افلاطونی به تصور خود کشف کرده بودند، جز اوهام و خیالبافی چیزی نیست. حس گرایی افراطی: که همان پوزیتیویسم است . در اوائل قرن نوزدهم میلادی «اگوست کنت» فرانسوی که به پدر جامعهشناسی معروف شده است، یک مکتب تجربی افراطی به نام «پوزیتویسم» پایه گذاری کرد. اساس این مکتب را اکتفاء به دادههای بی واسطه حواس تشکیل میداد. کنت حتی مفاهیم انتزاعی علوم را که از مشاهده مستقیم به دست نمیآید، متافیزیکی و غیرعلمی تلقی می کرد و این دیدگاه بعدها به آنجا کشیده شد که قضایای متافیزیکی، الفاظی پوچ و بیمعنا به حساب آمدند. عدهای دیگر به عقل اصالت میدهند. واژه rationalism از ریشه لاتینی ratio گرفته شده و معمولا برابر با نهاد عقلگرایی، اصالت عقل، خردباوری ترجمه میشود. این عقلگرایی که مربوط به دوره روشنگری است عبارت از یک دیدگاه معرفتشناختی و هستیشناختی است که معتقد است تنها مرجع کسب معرفت، ارزش، عمل، اخلاق و خلاصه هر آنچه که مربوط به حیات انسانی است تواناییهای نهفته در وجود خودآدمی است. بر اساس این نگره آنچه منشائی ماورایی دارد یا به طور کلی مورد انکار است و یا مرجعیت (اتوریته) آن پذیرفته نیست. عقلگرایی با دکارت آغاز شد و با افرادی چون "اسپینوزا" و "لایب نیتز" ادامه یافت و با "هگل" به پایان رسید. در قرآن، حس و عقل رد نشده و از آنها به عنوان دو ابزار شناخت یاد شده است: وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (سوره نحل، آیه78) در این آیه سمع و بصر (حس) و فواد (عقل) به عنوان ابزار شناخت ذکر شده اند. اما انحصارگرایی و حصر در این ابزار مورد قبول نیست، و قرآن به یک ابزار مهمتر به نام وحی اشاره دارد و میفرماید: وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (سوره نحل، آیه43) بنابر این از نظر اسلام حس، عقل و وحی سه ابزار شناخت میباشند که هر یک جایگاه خود را دارد و شناخت حاصل از آنها در حیطه خود قابل قبول میباشد. [ شنبه 91/4/10 ] [ 11:15 صبح ] [ حبیب ]
چند عکس به یاد سفر حج( سال گذشته) حرم ائمه بقیع علیهم السلام ضریح قبر مطهر نبی اکرم (ص) روحانی کاروان(آیت الله مهدوی) مسجد شجره طواف استراحت بعد از طواف:) یه عکس هنری( از خودم:)) یه عکس از ابراج البیت(توسط عیال محترم:)) خدایا روزیمان گردان.... [ چهارشنبه 91/4/7 ] [ 10:22 صبح ] [ حبیب ]
چند روزه خلوتامو نوای گرم «مقدم» پر میکنه.... اونم با اشعاری که خلاصه اون اشعار اینه... بدجور هم وصف حال دلمه... از همون روزی که دنیا اومدم تا رسیدنت دلم شور می زنه ترسم اینه بمیرم، نبینمت واسه دیدنت دلم شور می زنه اضطراب بازی با جونم میکنه انتظار داره دیوونم میکنه آرزومه ببینم مادر تو واسه نوکری، نشونم میکنه فاصله حبس منُ شما شده فاصله رمز منُ شما شده فاصله افتاده بین منُ تو فاصله تقدیر ما دو تا شده الهی بشکنه پای فاصله که جوونی منُ ازم گرفت چقدر بهت بگم دوست دارم؟ چقدر بهت بگم دلم گرفت؟ دوس دارم پر بکشم از این قفس دوس دارم جون بگیرم زیر نگات یه نگاه مهربونت مال من همه ی دار و ندار من فدات آسمونم بی تو سوت و کور شده بی تو این زمین چقد صبور شده دستمُ هی روی دستم میزنم دل من بدجوری از تو دور شده ............. بعضی چیزا را نمیشه به راحتی فراموش کرد L
[ پنج شنبه 91/3/4 ] [ 9:31 صبح ] [ حبیب ]
|
||
[ طراحی : روز گذر ] [ Weblog Themes By : roozgozar ] |