کم خوردن

هارون الرشید، طبیبی مسیحی داشت که مهارت او در طب معروف بود. روزی این طبیب به یکی از دانشمندان اسلامی گفت من در کتاب آسمانی شما چیزی از طب نمی یابم در حالی که دانش مفید بر دو گونه است: علم ادیان و علم ابدان. او در پاسخ گفت: خداوند همه دستورات طبی را در نصف آیه از کتاب خویش آورده است «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» و پیامبر ما نیز طب را در این دستور خویش خلاصه کرده است: «المعده بیت الادواء و الحمیه رأس کل دوا...؛ معده خانه همه بیماری ها است و امساک و پرهیز، سرآمد همه داروهاست.»طبیب مسیحی چون این سخن را شنید گفت: قرآن شما و پیامبرتان برای جالینوس (طبیب معروف) طبی باقی نگذارده است(مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه، تفسیر نمونه، ج6، ص 153-.154)

ارتباط غذایی که انسان می­خورد، با روح آدمی، یک امر انکار ناپذیر است که اگر در بحث غذا دقت نشود تاثیرات سوء فراوانی در شکل­گیری شخصیت انسانی خواهد داشت. در این میان کمیت و کیفیت غذا هر دو مهم و قابل دقت می­باشند.

هرگاه انسان در مصرف غذا افراط کند و ظرف شکم را پر نماید آفات متعددی بر او عارض می­گردد که در یک عنوان می­توان به موارد زیر اشاره نمود:

سختی دل: همانطور که نبی اکرم فرمودند: «لاتمیتوا القلوب بکثره الطعام و الشراب فان القلب کالزرع یموت اذا کثر الماء» قلب و روح انسان همچون زمین کشاورزیست که اگر در آبیاری آن افراط شود مرگ آن زمین را فرا خواهد گرفت.

فتنه در اعضاء دیگر ایجاد شود.

عبادت انسان کم­تر می­شود.

شیرینی و حلاوت عبادت از بین می­رود.

خطر افتادن در حرام و شبه فزونی می­یابد.

کم فهمی و نادانی به سراغ انسان می­آید؛ به قول معروف «البطنه تذهب الفطنه»

دل مشغولی و تن مشغولی، و صرف زمان برای تهیه خوراکی، صرف خوراکی و دفع آن زیادتر از حد معمول می­گردد.

شدت سکرات مرگ.

کم شدن ثواب آخرت .

حساب­رسی و ملامت قیامت، که فرمودند: فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب.(1)

همانطور که در مورد دوم دیدیم دیگر اعضاء بدن نیز از پرخوری تاثیر می­پذیرند و به قول ابوحفص : «شکم که گرسنه ماند همه اعضاء سیرند و اگر او سیر شود باقی اعضاء گرسنه شوند»(2)امام صادق علیه السلام فرمودند: «برای قلب مؤمن چیزی مضرتر از پرخوری نیست، چون پرخوری عامل سنگدلی و هیجان شهوت است.»(3)

و امام علی (ع) می­فرماید:«پرخوری بد همدمی برای پاکدامنی است.»(4)

البته باید دقت داشت که افراط در کم­خوری و نیز بی­برنامگی در کم و زیاد کردن خوراک نیز خطرناک بوده و هر شخصی باید با دقت و نظر کارشناسان و با توجه به نیروی بدنی خود میزان غذای خود را تنظیم کند. بسا باشد که مقدار غذایی که من مصرف می­کنم برای دیگری زیاد و یا برای وی کم باشد، لذا هرگز به صورت تقلیدی از نحوه غذا و خوراک دیگران، به کم و زیاد کردن خوراک خود نباید پرداخت.

در هر حال هیچ جای شک و شبه­ای نیست که هرکس که در خوردن غذا زیده­روی می­کند و به اصطلاح اهل پرخوری می­باشد، از خطر و مضرات شهوت در امان نیست، و همین است فلسفه سفارش به روزه، برای کسانیکه به سن ازدواج رسیده­اند اما شرائط تشکیل خانواده را ندارند.

 یه دست نوشته...(طنز تلخ)

واقعاَ آزادی رابطه دختر و پسر و رو آوردن به بی حجابی برکات زیادی داره. و این وسط به چرخه تولید و اشتغال زایی کمک شایانی مینماید.

مثلاً خودتان حساب کنید همین پیامک بازی، خرید اجباری سیم کارت دوم، هدیه دادن سیم کارت، ارسال شارژ برای طرف مقابل و امثال ذلک چه خدمتی به مخابرات میکنه.

و یا اینکه آقا پسر مجبور میشه ساعت­ها با ماشین تو شهر پرسه بزنه و گِیرل فِرندشو تو شهر بچرخونه، چه خدمت زائدالوصفی به شرکت نفت میکنه و با خرید بنزین آزاد چه پشتوانه­ای برای دولت شکل میگیره.

خرید لوازم آرایشی و جنس­های لوکس، تو ایام والینتاین و غیره ذلک، از پشتوانه­های اصلی اقتصاد مملکت و رونق چرخه قاچاق جنس­های تقلبی میشه.

این وسط نباید از کارخانه­های عظیم ریسندگی و بافندگی غافل بشیم. چرا که قبلاً یه مانتو را با دومتر پارچه میبافتن و 20 هزارتومن میفروختن؛ اما الان با نیم متر پارچه یه مانتو میدوزن و 80هزار تومن میفروشن؛ دعای خیر لباس فروشان بدرقه راهشان.

و البته در این میان، بنده از طرف مدیران شرکت­های خصوصی باید از این قسم از دختران کمال تشکر را داشته باشم، که با وضع جذاب و رنگارنگ خودشون، هم مشتریان بیشتری را جذب و هم مدیر محترم را از شر بیمه راحت کرده و گاه رفع خستگی از مدیران میکنند.

ضمناً پسرهای ولگرد کف خیابان و دختران خیابانی باید دقت داشته باشند که با سرگرم کردن و پر کردن اوقات فراغت جنس مخالف، چه خدمت بزرگی به سازمان ملی جوانان میکنند و دعای خیر پدران و مادران را بدرقه راه جهنم خود میسازند.

اگر بخواهم از این قِسم سخن گویم سخن به درازا کشد، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و بدان این خدمت عظیم یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه خود، قربانی میشوی تا لشکر شیطان زندگانی به کام گیرند.

1)     توجه به عواقب اخروی

امام صادق (ع) خطاب به ابن ابی العوجاء که اعمال حج را نوعی دیوانگی و ناسازگار با منزلت انسانی می پنداشت فرمود: « اگر حقیقت همان باشد که تو می­گویی ـ و البته چنین نیست ـ هیچ کدام زیانی ندیده­ایم و اگر چنان باشد که ما می­گوییم ـ و البته چنین است ـ ما سود کرده­ایم و تو زیان.»( کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تهران، مکتبه الصدوق، 1370ش، ج1، کتاب التوحید، ح2 ص78و75)

ما برای اثبات معاد و وجود جهانی دیگر، براهین زیادی داریم که هر انسان منصفی را قانع می­کند. اما اگر شخصی هیچ یک از براهین را نپذیرفت باید برهان فوق را که امام صادق (ع) استفاده نمود، به کار گرفت و گفت آیا یک درصد احتمال می­دهی که جهان دیگری باشد یا خیر؟ قطعا هر عاقلی این احتمال را می­دهد، بنابراین دراینجاست که باید گوش زد نمود چون محتمل (وجود جهان دیگر) بسیار مهم می­باشد باید انسان به این درصد کم هم ترتیب اثر بدهد و به فکر کارهایی باشد تا دچار عواقب سوء اخروی اعمالش نگردد. و از آنجا که پیروی از شهوت گناهان فراوانی را برای انسان رقم می­زند، لذا هرکدام از آن گناهان عواقب اخروی خاص خود را نیز درپی دارد که توجه به آنها عاملی بسیار اساسی در دوری از آن گناهان می­باشد.

زنا، لواط، مساحقه، چشم چرانی، مشروب خواری، شوخی با نامحرم، خیانت به همسر، تماس با نامحرم، بی­حجابی، سقط جنین، خودارضایی و موارد دیگر، فرزندان نامشروع شهوت­رانی هستند که برای هر یک عذاب­های شدیدی در نظر گرفته شده است. ما دراینجا به نمونه­هایی از این عذاب­ها اشاره می­کنیم تا ببینیم آیا چند روز عیش و شهوت­رانی، آیا ارزش این همه عذاب و عقاب را دارد یا خیر؟

1- رسولخدا(ص): «خشم خداوند نسبت به زنِ شوهردارى که دیدگانش را به غیر شوهر یا بهنامحرمان بدوزد، شدید است. در این صورت خداوند همه اعمال او را بى نتیجه (بدونپاداش) مى گرداند.»

2- رسول خدا (ص) فرمودند: شرابخوار در روز قیامت با چشمانى کور و رویى سیاه در حالى مى‏آید که یک طرف بدنش کج، آب دهانش جارى، موهاى جلو سرش به انگشت شست پایش بسته شده و دستش از ستون فقراتش درآمده است، بطورى که اهل محشر وقتى او را مى‏بینند که براى حساب مى‏رود، از او به وحشت مى‏افتند(ثواب الاعمال، ص: 525)

3- از امام صادق (ع) نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود: هر که با پسرى آمیزش کند، روز قیامت با حال جنابت وارد مى‏شود و آب دنیا او را پاک نمى‏گرداند و خدا بر او خشم مى‏گیرد و او را لعنت مى‏کند و جهنّم را- که بد سرانجامى است- براى او آماده مى‏سازد.(الحکم الزاهرة، ص:609)

4- پیامبر (ص) فرمود: کسى که با دست خود نکاح کند(خودارضایی) ملعون است.(الحکم الزاهرة، ص:610)

5- از على (ع) نقل شده که فرمود: سحق(همجنس بازی زنان) در مورد زنان مانند لواط در مورد مردان است.( الحکم الزاهرة، ص:609)

6- رسول خدا(ص) فرمودند: کسى که به خانه همسایه خود نگاه کند و به شرمگاه مردى یا موى زنى و یا به قسمتى از بدن او نگاه کند، بر خداوند است که او را با منافقانى که در دنیا به دنبال عیبجویى از مردم بودند وارد جهنّم سازد، و تا رسوا نگردد از دنیا نرود، و در قیامت شرمگاه او را براى مردم آشکار سازد(پاداش نیکى‏ها و کیفر گناهان، ص: 714)

7- پیامبر فرمودند: کسى که با زنى نامحرم از سر شهوت شوخى و مزاح کند، به ازاى هر کلمه‏اى که بر زبان آورده باشد هزار سال او را در صحرای محشر نگاه دارند.( پاداش نیکى‏ها و کیفر گناهان، ص: 719)

8- نبی اکرم(ص) فرمودند:کسى که موجبات آمیزش زن و مردى را از راه حرام، فراهم سازد و آن دو را بهم برساند، خداوند بهشت را بر او حرام و جایگاه او را در جهنّم قرار خواهد داد، و این سرانجام و فرجام بدى است، و تا لحظه‏اى که جان بسپارد مورد خشم پروردگار خواهد بود.(پاداش نیکى‏ها و کیفر گناهان، ص: 727)

9- رسول خدا(ص) فرمودند:کسى که چشمان (شهوت آلوده) خود را با نگاه کردن به ناموس دیگران و از راه حرام پر کند (ارضاء نماید)، چشمهاى او را (آنقدر) با میخهاى آتشین دوزخ پر مى‏کند (و به این کار ادامه مى‏دهد) تا در باره (اعمال) مردم داورى نماید، آنگاه فرمان مى‏رسد که او را به جانب جهنّم رهسپار سازند (پاداش نیکى‏ها و کیفر گناهان، ص: 727)

10-                     رسول خدا (ص) فرمود: هر که بزن نامحرم دست دهد خشم خداوند عزّ و جلّ را خریده و هر که بحرام با زنى همبستر شود با شیطانى بزنجیرى آتشین کشیده شود و هر دو بآتش در افتند.( مکارم الأخلاق-ترجمه میر باقرى، ج‏2، ص: 368)

این بود مشتی از خروار که گر در خانه کس هست یک حرف بس است.

×  نکته 5

سؤال: چرا خداوند به خاطر یک گناه چند لحظه­ای یا چند ساعته عذاب دائمی برای بعضی از گناهان قرار داده است؟

مراد از معامله بین جرم و عقوبت (عذاب) در جانب کمیت و از حیث زمان نیست، بلکه در جانب کیفیت و از حیث بزرگ بودن جرم به لحاظ مفاسد فردی و نوعی است. به طور مثال قتل در یک لحظه واقع می­شود، ولی قاتل به حبس­ابد یا اعدام محکوم می­گردد. یک لحظه فرو کردن چاقو در چشم، سبب نابینائی سالیان دراز می شود. البته، ناگفته نماند برعکس پرسش نیز صحیح است، خداوند به خاطر یک کار خوب و شایسته، اعمال ناشایست انسان را از بین می‎برد. (1)

و البته این نکته نیز نباید فراموش شود بعضی­ها طوری بار آمده‎اند که اگر هزاران سال هم در دنیا بمانند مرتکب گناه خواهند شد، خداوند نیز به همین خاطر آنها را عذاب طولانی خواهد کرد. (2)

  ×  نکته 6

سؤال: چرا خداوند بعضی از افراد را ناقص الخلقه آفرید؟

خداوند انسان را به بهترین صورت خلق نموده است، ولی این انسان­ها هستند که بر اثر سوء تغذیه یا رعایت نکردن بعضی از دستورات در حال آمیزش سبب معیوب و ناقص شدن فرزندان خود می­شوند. پس تقصیر خدا چیست؟ مگر خدا مسؤل درست کردن اشتباهات و خراب کاری­های ماست؟ اگر کسی را در زمستان به داخل آب استخر سردی هل دادیم، خداوند باید آب استخر را گرم کند؟ دانستن یا ندانستن پدر و مادر در خاصیت طبیعی اشیاء اثر ندارد، ما اگر ندانیم که در فلان رشته سیم، برق هست و به آن دست بزنیم برق ما را می­کشد، برق صبر نمی­کند، تا ببیند اگر ما بی­اطلاعیم با ما کار نداشته باشد بلکه هر علت طبیعی، نتیجه خاصی را به دنبال دارد. (3)

نکته 3

سؤال: چرا معمولا­ً کسانی که خداوند را قبول ندارند و کافرند در رفاه هستند، ولی صالحان و بندگان مخلص گاهی گرفتار مشکلاتند؟

 آیه 44 سوره انعام « فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» هنگامی که پندهایی را که به آنها داده شده بود، فراموش کردند درهای هر خیری را به روی آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگاه هر آنچه داده بودیم از آنها باز گرفتیم، لذا فوق العاده ناراحت و غمگین شدند.

درحقیقت اینگونه اشخاص، همانند کسانی هستند که از درختی بالا می­روند، هر قدر بالاتر می­روند خوشحال­تر می‎شوند تا آن هنگام که به بالاترین شاخه درخت می رسند، ناگهان طوفانی می­وزد و از آن بالا چنان سقوط می­کنند که تمام استخوانهایشان در هم می‎شکند. (1)

و مثال دیگر آنکه اگر یک قطره آب یا باران روی شیشه عینک بریزد، فوراً آن را پاک می­کنید. اما اگر یک قطره چای روی لباس سفید شما بچکد، صبر می­کنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید و اگر قطره­ای روی فرش زیر پای شما بچکد، آن را رها می­کنید تا بعداً در پایان سال به قالی شوئی ببرید. البته پاک کردن شیشه عینک (گوشمالی مؤمنین) با دستمال کاغذی است. اما شستن قالی در پایان سال (عذاب غیر مؤمنین) با دسته بیل است. (2)

  ×  نکته 4

سؤال: اگر خداوند رزاق است پس چرا به همه رزق یکسان نمی­دهد؟

رازق بودن یکی از صفات خداوند است، یکی دیگر از صفات او حکیم بودن است. یکسان بودن رزق، امری حکیمانه نیست، بلکه باید تابع تلاش و کوشش انسان­ها باشد، چنانکه نباید توقع داشته باشیم معلم به همه ی شاگردان نمره یکسان بدهد، زیرا علاوه بر معلم بودن و اختیار نمره دادن، حکیم نیز هست و باید میان شاگردان کوشا و بازی گوش فرق بگذارد. (3)

دعای عرفه سال گذشته یادش بخیر...:(((

قم بودم...حرم حضرت معصومه(س)...

مقداری از دعا را بیرون زیر بارون خوندم...

بارون عجیبی بود....و بعد قدم زدن زیر بارون..:(((

خیلی صفا داشت....یادش بخیر...

هر چی به عرفه نزدیک تر میشم...:((

خدایا....روز عرفه اومدم صدام کنی....

بارها گفته ام و بار دگر میگویم...

اوقات خوش آن بود که با دوست....
......................

عجب روزگاریه....با همه این اوضاع

نمیدونم چرا هنوز به یادتم...:(((

سلامی بر تو که دانای دهری

مدیر محترم آقای فخری

سلامی بر رفیقان گوهر بار

مدیر حاذق وبلاگِ ابرار

به شیخ مجلس پارسی بلاگی

نباتی، صاحب حرف حسابی

چو مجنون الحسین آید به میدان

تو فیدی بینی از یاد شهیدان

بسیجی را ز عطر یاس بشناس

که از او بشنوی بوی گل یاس

ندیدم شعر ناب پاک دینی

چو اشعار محمد، عابدینی

غزلهایی به سبک شعر امروز

غزل آمد، صداقت در پی آن

صداقت بارد از روح و دل و جان

چو خواهی از حقوق و حرف دیگر

به کیمیای نابِ ناب بنگر

کنار بهترین ها گر نشینی

ببینی بهترین ها را، ببینی

ز سید مرتضی خواهم دعایی

که او باشد ز مردان الهی

به بالایی نگر تا که ببینی

وقار بانوان پاک دینی

به هانیه، به سامیه، به اف1

دعایی کن جمیعاٌ و به یک یک

شده دختر، شهید و هم امیرش

همه یاد خدا اندر مسیرش

قلم چون میزند موعود هادی

هم از طب بینی و اسرار شادی

کند افکار ما مهدیه معقول

چو او فیدی زند از شهر دزفول

ز هاتف بشنو اسرار امامت

ولیّ عصر و اسرار ولایت

دگر نورخدا را ، نا نمانده

ببخشیدم اگر اسمی فتاده

دعایی کن تو از بهر «صبوری»

که از یاران نیابد هجر و دوری

------------------------

پ.ن :اگر اشکالی هست تذکر بدین ممنون میشم:)

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

.

.

.

.

همین:((

با آنکه هر کس می­داند که مردگان در قبر صدای انسان را در شرایط عادی و طبیعی نمی­شنوند اما خداوند به پیامبر خود می‎فرماید «وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُور»(1)

تو نمی­توانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته­اند برسانی و این تعبیر تشبیهی را همراه خود دارد «مثل زده کافران را به مردگان یعنی چنان که مرده منتفع و متعظ نشود به آنچه نشنوند همچنین این کافران مصر بر کفر منتفع نشوند به دعوت تو»(2)پس زنده واقعی مؤمنیست که به نور ایمان زنده است و منکران حقیقت ارواح مرده­ای دارند که در گورستان بدن خویش دفن کرده و به هر سو می­کشند.

ایمان حقیقی

ایمانی ارزش دارد که براساس تحقیق و مطالعه باشد و انسان را در عقائد خویش به یقین برساند والا ایمان تقلیدی با کوچکترین شبه فرو خواهد ریخت و با کمترین هوس بر باد خواهد رفت. در این باره به احوال قوم بنی اسرائیل باید دقت کرد که با دیدن آن همه معجزه از حضرت موسی u هنگامی که از دریا عبور کرده و به گروهی بت پرست رسیدند گفتند: «یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَة»1«به موسی گفتند: تو هم برای ما معبودی قرار ده همان گونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند» اما سحره فرعون که با شهود و یقین به موسی ایمان آوردند در برابر سخت­ترین تهدیدات فرعون گفتند: « قالُوا لَنْ نُؤْثِرَکَ عَلى‏ ما جاءَنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الَّذِی فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِی هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا»2که علامه طباطبائی می­فرماید «این آیه شریفه کلامی است که در لفظ بلیغ و در مفهوم وزین و در معنا سعید و در منزلت رفیع است. کلامی که علم و حکمت از آن می­جوشد و فوران می­کند.»3